بعد از رای قطعی تمکین چه باید کرد
مهلت اجرای حکم تمکین: قسمت حائز اهمیت از قوانینی که در هر جامعه مدنی مورد استفاده قرار میگیرد. فقط به جهت آشنا کردن مجرم به زشتی جرم مرتکب گردیده میباشد. و هر موقع بعد از صدور حکم و عدم تجدید نظرخواهی دادستان، محکوم علیه به دادگاه مراجعه نماید و از تجدید نظرخواهی منصرف شود. و رای را بپذیرد و تمکین نماید.
در قوانین جاری دادگاههای قضایی و همچنین بعد از تشکیل جلسه دادگاه و ارائه کیفرخواست و دفاعیات متهم، دادگاه به صدور رای اقدام کرده. و رای به دادستان و متهم ابلاغ میگردد.
تمکین به رای کیفری یا جزایی یعنی قبول کردن حکم دادستان و محرومیت تجدید نظرخواهی از طرف محکوم علیه میباشد. که در این خصوص قاضی دادگاه قادر است بعد از تمکین تا اندازه یک چهارم مجازات را به متهم تخفیف بدهد.
حامد امیری وکیل کیفری در اصفهان قصد دارد در ادامه این مطلب به توضیح بیشتر تمکین از رأی چیست صحبت کند. با ما همراه باشید و درصرت تمایل سوالات و نظرات خود را برای ما بنویسید.
تمکین به رای کیفری چیست؟
از جمله مهمترین اهداف مجازات در دادگاههای کیفری و جزایی آگاه ساختن مجرم به پلیدی و ناهنجاری عمل ارتکابی میباشد. و اگر متهم بعد از صدور رای به ناپسندی عمل ارتکابی رای صادر را قبول کند. و به اصطلاح تمکین نماید، قادر است از مزایای آن استفاده کند.
بعد از صدور حکم در صورت عدم تجدید نظرخواهی دادستان متهم حق دارد. با صرف نظر از تجدید نظر خواهی، رای صادر را قبول کند. این عمل علاوه بر پیشگیری از اطاله دادرسی محکوم خواهد توانست که تا یک چهارم از میزان محکومیت را تخفیف دریافت نماید.
جالب است بدانید که تمکین به رای صرفا در امور کیفری مصداق خواهد داشت. که به خاطر منفعت عمومی اجرای آن جنبه الزامی خواهد داشت و مهمتر از این است. که به رای کیفری در محکومیت به حدود و قصاص و دیات اعمال نگردد و تنها در خصوص محکومیتهای تعزیری قابلیت اجرا خواهد داشت.
نکته مهم دیگری که وجود دارد این میباشد. که بعد از تمکین به رای کیفری قاضی حق ندارد بیشتر از یک چهارم مجازات یاد را تخفیف بدهد و همینطور حق ندارد مجازات را به نوع دیگری تبدیل کند.
تاثیر تجدید نظر دادستان بر امکان تمکین رای کیفری
مطابق با ماده ۶ قانون اصلاح برخی از قوانین دادگستری مصوب ۱۳۵۶ و در جهت حمایت از محکومانی که رای بدوی دادگاه را قبول میکنند و از این طریق مانع اطاله دادرسی و صرفه جویی در وقت محاکم قضایی میگردند، قاضی و در حضور دادستان و بدون تعیین وقت قبلی قادر است تا یک چهارم میزان محکومیت محکوم علیه را ببخشد و رای قطعی صادر کنند که این موضوع تنها در صورت عدم تجدید نظرخواهی قابلیت اجرا خواهد داشت.
بر حسب قانون مذکور در صورتی که دادستان درخواست تجدید نظر خواهی نماید میبایست. پرونده به منظور رسیدگی به اعتراض دادستان به دادگاه تجدید نظر ارسال گردد. و بعد از رسیدگی در صورت بیگناهی محکوم علیه و حتی بدون تجدید نظر، حکم بیگناهی صادر گردیده و چنانچه محکوم علیه استحقاق تخفیف در مجازات را داشته باشد، تخفیف در حکم تجدید نظر اعلام و رای قطعی میشود.
شرایط اعمال تمکین به رای کیفری
مطابق با ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری، امکان ابراز تمکین از رای بدوی برخورداری از تخفیف یک چهارم محکومیت یاد شده در رای میبایست شرایط زیر وجود داشته باشد:
1) دادگاه بدوی برگزار و بعد از ارائه کیفرخواست دادستان و دفاعیات متهم رای بدوی صادر گردیده و به طرفین دعوی ابلاغ گردد.
2) بعد از اعلام رای بدوی دادستان به حکم اعتراض نداشته و درخواست تجدید نظر نداشته باشد. در صورت درخواست تجدید نظر دادستان پرونده به دادگاه تجدید نظر میرود و امکان تمکین و برخورداری از تخفیف حاضر در قانون از بین خواهد رفت.
3) مهلت قانونی بعد از صدور رای بدوی و اعتراض نداشتن. دادستان، محکوم علیه با مراجعه کردن به دادگاه صادر حکم، حق تجدید نظر خواهی خود را بر کنار کرده. و با تقاضا تجدید نظر را برگردانده و درخواست تخفیف کند.
4) در این شرایط قاضی با نهایت دقت و با حضور دادستان به درخواست تمکین به رای کیفری رسیدگی کرده و تا یک چهارم مقرردرا کسر میکند و حکم قطعی را صادر خواهد کرد.
اعتراض به تمکین از رای کیفری چیست؟
رای قطعی عدم تمکین: اعتراض به رای تمکین بعد از صادر شدن رای بدوی و در شرایطی که هر کدام از طرفین به رای دادگاه اولیه اعتراض داشته باشند، قادر خواهند بود با عنوان تعریف اعم از عدم اعتبار مستندات دادگاه، ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود، عدم توجه قاضی به دلایل ابزاری، عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای و یا مخالفت حکم با قوانین شرعی و قانونی اعتراض و درخواست تجدید نظر و بررسی مجدد را داشته باشند.
واضح است که درخواست و اعتراض مطرح در دادگاه تجدید نظر با قوانین شرعی و قانونی اعتراض مطرح در دادگاه تجدید نظر بررسی میگردد. و رای جدید صادر و سپس به اطلاع خواهان و خوانده میرسد.
اما در این مرحله اعتراض قابل انجام نخواهد بود. چرا که اگر دادستان درخواست تجدید نظر داده باشد، تمکین به خودی خود از آن رفع اثر شده و امکان برخورداری از تخفیف رای ساقط میگردد.
احتمال تغییر رای در دادگاه تجدید نظر تمکین: در صورت اعتراض و تجدید نظرخواهی محکوم علیه، تمکین صورت نگرفته و پرونده از طریق تجدید نظر موردوبررسی قرار میگیرد و بعد از تمکین و عدم اعتراض دو طرف به رای بدوی دادگاه، رای قطعی صادر گردیده و قابل اجرا خواهد بود و امکان تجدید نظر نخواهد داشت.
بر حسب ماده 442 قانون آیین دادرسی کیفری:
«در تمام محکومیتهای تعزیری در صورتی که دادستان از حکم صادره درخواست تجدید نظر نکرده باشد، محکومٌعلیه میتواند پیش از پایان مهلت تجدید نظرخواهی با رجوع به دادگاه صادر کننده حکم، حق تجدید نظرخواهی خود را اسقاط یا درخواست تجدید نظر را مسترد نماید و تقاضای تخفیف مجازات کند.» در این شرایط، دادگاه در وقت مناسبی با حضور دادستان موضوع را بررسی کرده و تا یک چهارم مجازات مقرر شده را کسر مینماید. این حکم دادگاه قطعی خواهد بود.
تمکین از حکم بدوی در مواد مخدر
ارتکاب جرم با موضوع جرایم مواد مخدر، باعث تشکیل پرونده کیفری علیه مرتکب خواهد شد. بعد از بررسیهای لازم به اتهام متهم، مانند خرید و فروش شیشه یا حمل و نگهداری تریاک، در صورت ثابت شدن جرم و ارتکاب جرم از طریق متهم، برای وی حکم محکومیت صادر میشود. حکمی که دادگاه بدوی صادر مینماید، قطعی نخواهد بود.
به این معنی که میتوان به آن حکم اعتراض کرد. به این اعتراض به حکم بدوی، تجدید نظرخواهی گفته میشود. تجدید نظرخواهی میبایست در مهلت تعيين شده قانونی انجام میگیرد تا پرونده جهت رسیدگی به اعتراض در مرحله تجدیدنظر به ثبت برسد.
حال چنانچه محکوم علیه از حکم بدوی، یعنی فردی که برای مثال به سه سال حبس به خاطر نگهداری تریاک محکوم گردیده است، اعتراضی نداشته باشد و حق تجدید نظرخواهی خود را اسقاط کند، به این کار تسلیم به رای میگویند. بنابراین مقصود از تمکین از حکم بدوی، تمکین از دادنامه اولیه میباشد که از دادگاه بدوی و از طریق قاضی بدوی صادر خواهد شد.
مهلت تجدید نظرخواهی چقدر میباشد؟
تمکین از حکم بدوی میبایست از سوی متقاضی اعلام شود. مخاطب این اعلام که از ناحیه محکوم علیه انجام میگیرد، دادگاه بدوی میباشد. از زمان ابلاغ حکم بدوی به محکوم علیه، وی ظرف مدت بیست روز مهلت دارد که تجدید نظرخواهی و اعتراض خود را به ثبت رساند.
بنابراین منظور از ثبت کردن اعتراض در مهلت تعیین شده قانونی، همین بیست روز مهلت میباشد. از این رو، تمکین از حکم بدوی هم میبایست در این فرصت قانونی انجام بگیرد تا محکوم علیه قادر باشد از آثار آن استفاده کند و بهرهمند شود.
متقاضی تمکین از حکم بدوی چه کسی است؟
تمکین از حکم بدوی به وسیله چه کسی یا کسانی میبایست مورد تقاضا واقع گردد؟ چه کسی قادر است تمکین از حکم بدوی را به دادگاه اعلام کند؟
متهم پرونده که حکم محکومیت برعلیه او صادر میگردد، عنوان حقوقی “محکوم علیه” به او تلقی میشود. بنابراین تنها او و وکیل وی حق دارند خواستار تسلیم به رای شوند. هیچ فرد یا افرادی غیر از ایشان قادر به درخواست چنین امری از دادگاه نخواهند بود.
در اغلب موارد اعضای خانواده متهم، اعم از پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و فرزند او پیگیر کارهای وی میشوند. به تمانی افراد مذکور، اشخاص فاقد سمت میگویند.
از این رو آنها حق ندارند از جانب متهم یا همان محکوم علیه پرونده، اسقاط حق تجدید نظرخواهی را به دادگاه اعلام کنند. بلکه این امر یعنی تمکین از حکم بدوی، تنها از سوی محکوم علیه یا وکیل وی قابلیت تحقق خواهد داشت.
سخن پایانی
همانطور که توضیح داده شد، از جمله مهمترین اهداف مجازات در دادگاههای کیفری و جزایی آگاه ساختن مجرم به پلیدی و ناهنجاری عمل ارتکابی میباشد و اگر متهم بعد از صدور رای به ناپسندی عمل ارتکابی رای صادر شده را قبول کند و به اصطلاح تمکین نماید، قادر است از مزایای آن استفاده کند. بعد از تمکین به رای کیفری قاضی حق ندارد بیشتر از یک چهارم مجازات یاد شده را تخفیف بدهد و همینطور حق ندارد مجازات را به نوع دیگری تبدیل کند.