خشونت خانگی: آمارهای تکان دهنده حاکی از آن است که خشونت خانگی سومین آسیب اجتماعی بعد از اعتیاد و کودکآزاری در کشور میباشد. ولی متأسفانه از میزان خشونت خانگی در ایران تعداد دقیقی وجود ندارد، زیرا به دلایل گوناگون میزان زیادی از موردهای آن ضبط و ثبت نمیشود. لیکن فزونی مراجعه به پزشکیهای قانونی نشان دهنده افزایش رشد خشونتهای خانگی میباشند.
در حالیکه زنان و کودکان بیشترین بخش قربانیان “خشونت خانگی” را تشکیل میدهند، ولی آمار خشونت علیه مردان نیز در سالهای اخیر افزایش یافته است.
حامد امیری وکیل پایه یک دادگستری در اصفهان مقاله پیش رو را تهیه نموده است تا شما را با خشونت خانگی آشنا کرده و همچنین درباره راههای مقابله با آن صحبت کند. پیشنهاد میکنم این مقاله را تا پایان مطالعه کرده و نظرات خود را در مورد این موضوع با ما به اشتراک بگذارید.
خشونت خانگی چیست؟
خشونت و سواستفاده خانگی را میبایست خشونت خانگی تلقی کرد، زیرا خشونت خانگی تنها به خشونت و آسیب جسمی خلاصه نمیشود و دربر دارنده گستره عظیمی از رفتارهای آسیبرسان میباشد.
بنابر گفتههای حامد امیری وکیل خانواده اصفهان : برای ارائه تعریف جامعی از خشونت خانگی، میتوان آن را بهعنوان مجموعهای از الگوهای اجبار، تهدید، تحقیر و خشونت برای کنترل نمودن طرف مقابل شناخت.
و یا به تعریفی دیگر، هر نوع تلاش برای کنترل کردن و همچنین تسلط داشتن به همسر یا پارتنر در یک رابطه صمیمانه یا ازدواج، خشونت خانگی محسوب میشود.
به کسانی که دست به خشونت خانگی میزنند، متجاوز یا خشونتگر خانگی میگویند. آنها به دور از وجدان و با طراحی نقشه ناجوانمردانهای از احساس ترس، گناه، شرم و تهدید جهت کنترل همسر یا سایر اعضای خانواده استفاده میکنند.
انواع خشونت خانگی
باید بدانید، فقط آزار و اذیت جسمی، خشونت محسوب نمیشود. خشونت خانگی انواع گوناگونی در بر دارد که از جمله انواع شناخته شده آن میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- خشونت جسمی
- خشونت عاطفی
- خشونت کلامی
- خشونت جنسی
- خشونت مالی
جنسیت و خشونت خانگی
طبق آمار، بیش از ۹۷ درصد از قربانیان خشونت خانگی را زنان تشکیل میدهند، اما ۳ درصد از موارد گزارش شده، خشونت علیه مردان است.
همچنین آزار و خشونت علیه اطفال وجود دارد و حتی درصد آن بیشتر از زنان و مردان است، ولی از دید آماری غالباً جزء آسیبهای کودکآزاری شمرده میشود.
با این وجود که خشونت علیه زنان خیلی بالاتر از خشونت علیه مردان میباشد، از نظر روانشناسان این آسیب، خشونت مبتنی بر جنسیت محسوب میشود و علت آن را عدم برابری اجتماعی زنان و مردان میدانند.
چرخه وقوع خشونت خانگی
در اثر چرخهای که در خشونتگران صورت میگیرد خشونت خانگی ایجاد میشود. مراحلی که موجب ایجاد این چرخه میشود عبارت است از:
خشونت و سوءاستفاده :
هنگامیکه شریک زندگی رفتارهای توهینکننده، پرخاشگرانه، خشونتآمیز یا تحقیرکننده از خود بروز میدهد. این کار را به سبب آن که نشان دهد، چه کسی رئیس است انجام میدهد.
احساس گناه:
پس از خشونت یا سوءاستفاده کردن خشونتگر از طرف مقابل ، احساس گناه میکند، ولی نه به دلیل کاری که انجام داده است، بساکه وی بیشتر از رفتار نامتناسب خود و عواقب ناشی از آن و همچنین افتادن در دام قانون، نگران است.
عذر و بهانهها:
خشونتگر سعی میکند تا کاری را که انجام داده است، منطقی نشان دهد. وی امکان دارد فرد را بهخاطر اینکه تحریکش نموده سرزنش نماید و یا برای انجام کارش بهانههایی بیاورد.
رفتار عادی:
خشونتگر برای کنترل نمودن و مطمئن بودن از آنکه طرف مقابل در رابطه میماند، تمام سعی خود را میکند. حتی او امکان دارد بهگونهای رفتار کند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است، همچنین امکان دارد جذابیت خود را برای طرف مقابل به نمایش بگذارد. ممکن است این ماه عسل مسالمتآمیز فرد مقابل را امیدوار نماید که خشونتگر حقیقتا این دفعه تغییر کرده است.
خیالپردازی و برنامهریزی:
فرد خشونتگر در ذهنش شروع به خیالپردازی درباره تکرار سوءاستفاده و خشونت میکند. آنها زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد اشتباهات شما و پرداخت هزینه آن توسط شما میکنند. مجدداً نقشهای را در ذهنشان برای خشونت و سوءاستفاده طراحی میکنند.
عملی کردن نقشه:
فرد خشونتگر نقشه خشونت خود را به سرانجام میرساند و اوضاع را بهگونهای به طرف مقابلش نشان میدهد که گویی هیچ اتفاقی نیافتاده و خشونت و سوءاستفاده از طرف مقابلش توجیه منطقی دارد.
پیشگیری از خشونت خانگی
معذرتخواهی و علاقه نشان دادن به طرف مقابل در مابین خشونتها، ترک کردن این افراد را سخت میکند. افراد خشونتگر عموما بهگونهای رفتار میکنند که طرف مقابل باور کند که تنها فردی است که توانایی کمک به آنها را دارد و امید داشته باشد که آنها رفتار خود را تغییر خواهند داد، اما مطمئناً خطرات ترک نکردن این افراد بسیار زیاد است.
بنابراین توصیه میشود که این رفتارها را به هیچ عنوان تحمل نکنید و از طریق روشهای زیر برای مقابله با این خطر استفاده نمایید.
جای امنی برای ماندن پیدا کنید
چنانچه میخواهید بههمراه خشونتگر به روانشناس مراجعه کنید یا قصد جدا شدن از او را دارید، ابتدا باید قبل از هر کاری یک جای امن برای ماندن پیدا کنید.
که ترجیحا به خانه پدری یا اقوام و آشنایان قابل اعتماد خود میتوانید مراجعه کنید یا حتی اگرامکان دارد از خشونتگر بخواهید که منزل را ترک نماید.
از اورژانس اجتماعی کمک بخواهید
این امکان را دارید که بواسطه تماس با اورژانس اجتماعی از آنها کمک بگیرید، ولیکن اورژانس اجتماعی حق مداخله در دعوا رو نداشته و تنها هنگامیکه محیط خانه امن شد، برای مشاوره دادن به مکان زندگی شما مراجعه خواهد کرد.
از یک رواندرمانگر کمک بگیرید
از اقدامات مؤثر جهت درمان و پیشگیری از مشکلات آتی مراجعه کردن به یک روانشناس مجرب است. خشونتگران و قربانیان خشونت خانگی میتوانند با آموختن راهکارهای ساده ولی با ارزش به خود کمک نمایند و آرامش را به زندگی خانوادگیشان به ارمغان آورند.
به علاوه، اکثر افرادی که خشونتگر هستند، از اختلالات شخصیتی و رفتاری رنج میبرند و برای درمان به کمکهای تخصصی رواندرمانگر و یا مشاوره خانواده نیاز دارند.
برای دفاع از خود از قانون کمک بگیرید
ماده 1115 قانون مدنی ایران بیان میدارد:« اگر زنی در منزل مشترک با همسر خود مورد ضرر جانی، مالی یا شرافتی قرار بگیرد، بدون اینکه ناشزه محسوب شود، میتواند خانه همسر خود را ترک کند و در مقابل، مرد همچنان موظف است که نفقه زن خود را بپردازد.»
به خشونت خانگی علیه زنان درقانون مجازت اسلامی پرداخته نشده است، اما چنانچه مواردی مثل توهین، افترا، ضرب و شتم صورت گرفته باشد، مجازاتهای مختلفی همچون دیه برای خشونتگر در نظر گرفته میشود که اینگونه مجازات میتواند بهصورت کنترل کننده خشم فرد عمل کنند.
همچنین بر اساس ماده 1130 قانون مدنی:« اگر یک زن دو بار از سوی همسر خود مورد ضرب و شتم و خشونت جسمی قرار بگیرد، میتواند از دادگاه درخواست طلاق نماید.»
بنابراین چنانچه از قربانیان خشونت میباشید، بی درنگ به کلانتری و پس از آن به پزشکی قانونی مراجعه کنید تا دلایل محکمی جهت ثابت کرد ادعای خود در دادگاه داشته باشید. باید بیان داشت که قربانی میتواند بدون اطلاع خشونتگر به این مرکزها مراجعه نماید.
خشونت خانگی چه دلایلی دارد؟
رفتاری که بیشتر قربانیانش کودکان و زنان هستند و به عقیده کارشناسان، اغلب مردان و زنانی که به خانواده خود پرخاش می کنند، در دیگر بخشهای زندگی هم پیشینه رفتارهای خشونتآمیز دارند! با تاسف اخیراً برخی گونه های خشونت خانگی مثل تنبیه بدنی، فریاد زدن، تحقیر کردن و… عادی میباشد و شخص برای آن کار، مورد سرزنش قرار نمیگیرد!
خشونت پنهان
از مصداقهای واضح خشونت پنهان: دروغ گفتن، توهین و تحقیر، پرداخت نکردن نفقه، چشم چرانی، ازدواجهای متعدد، پرخاشگری، تهمت زدن و … میباشد.
گونهای دیگر از خشونت پنهان نیز بی محلی کردن و سکوت و قهر طولانی میباشد که همانند کلام میتواند آزاردهنده باشد و عدهای از مردان و زنان از آن برای تنبیه کردن همسر خود استفاده می کنند. آثار تخریب کننده خشونت پنهان به چشم نمی آید ولی غیر قابل تحمل هستند.
زمینههای پیشگیری
فرهنگ، میزان تحصیلات، فرهنگ، شغل، خانواده و محل زندگی افراد ربط چندانی به خشونتهای خانگی ندارد لیکن طبق آمار، اکثراً افرادی که سابقه زندان دارند، معتادان و بزهکاران برعلیه همسر و کودکانشان خشونت اعمال مینمایند.
دو تا پنج سالِ ابتدایی زندگی مشترک رایجترین زمان خشونت خانگی در بین زوجها است. طبق دیگر آمار در دسترس سنین بین 20تا 30سالگی اشخاص را، اوج خشونتهای رفتاری در خانواده می داند.
عدم برخورداری از مهارت های ارتباطی ازجمله دلایل عمده خشونتهای خانگی است لیکن دلایل دیگری هم میتواند وجود داشته باشد که زمینه ساز خشونت میباشد به عنوان مثال، عوامل جغرافیایی و اجتماعی و فرهنگی که ممکن است به رفتارهایی چون سوء ظن، دامن بزند.
عوامل خشونت خانگی کدامند؟!
مصرف موادمخدر و الکل، داشتن باورهای غلطی چون برتر بودن مرد بر زن، پای بند به مسائل اخلاقی نبودن و عقاید مذهبی یا از قوانین برداشت های غلط داشتن.
به علاوه به عقیده کارشناسها، ارتباط مستقیمی میان فقر و خشونت در جامعه و خانواده حاکم است؛ به عقیده آنها، بیکار بودن مرد، درآمد مالی پایین و کمبود رفاه خانواده، زنانی که وابستگی مالی به همسر دارن، اختلاف سطح اقتصادی بین خانوادههای زن و مرد، سرپرستی مالی والدین برعهده مرد و زن بودن و تعارض حق مالکیت هم، از علتهای مهم ایجاد خشونت در خانه است.
خشونت علیه زنان به معنای از بین رفتن بخش بزرگی از نیروی مثبت جامعه و در پی آن تربیت نسلی که آسیبدیده است. بودن قوانین محکم حمایتی یکی از مهمترین راهکارها برای جلوگیری از خشونتهای خانگی است و سپس مطلع ساختن زنان از وجود چنین حقوقی برای مراقبت از خود و همینطور مطلع کردن مردان از عاقبتهای فردی، اجتماعی و خانوادگی خشونتهایی که علیه زنان وجود دارد.