دعاوی فسخ قرارداد

دعاوی فسخ قرارداد

عهدنامه ها به علت هایی مدت زمان های گوناگونی دارند و گذشتن این مهلت سبب تمام شدن رابطه های قراردادی می گردد .

یکی از این موارد فسخ قرارداد است که دعاوی حقوقی مخصوصی را دربر دارد . در این مقاله می خواهیم ببینیم که در رویارویی با فسخ چه طور باید رفتار کرد و چگونه مبادرت نمود.

ایجاد حق فسخ قرارداد

فسخ کردن قرارداد امکان دارد به علت های گوناگونی انجام شود و در کل فسخ کردن عهدنامه براساس حقی است که یا از طریق سازش دو طرف به وجود می اید و یا اینکه از راه حکم مستقیم قانون و طرح دعاوی حقوقی ایجاد می شود و این حق برای دو طرف است و همین طور شامل نفر سوم هم می شود.

دو طرف قرارداد می توانند در ضمن قراردادی که بسته می شود و یا بیرون از آن برای یکی از دو طرف و یا نسبت به هر دو طرف و یا فرد سوم، حق فسخ کردن عهدنامه را بگذارند .

وقتی که فردی ملکی را به دیگری بفروشد و در آن پیمان ببندند که هر یک از طرفین یا شخص ثالث هر زمانی بخواهد قادر باشد در طی یک ماه آن معامله را فسخ نماید ، که در اصطلاح حقوقی خیار شرط گفته می شود و براساس مواد ۳۹۹ و ۴۰۰ قانون مدنی خواهد بود.

قانون فسخ قرارداد

قانون برخی اوقات به علت اینکه از زیانی که ناخواسته از عهدنامه بدست می اید و شامل یکی از دو طرف معامله هم می شود پیشگیری شود به هر کدام از آن ها به طور مستقیم حق داده می شود که قادر باشند با طرح دعاوی ” فسخ قرارداد ” ، از راه دادگاه حقوقی مبادرت نمایند.
فردی که حق فسخ دارد اول ضروری است از راه اظهارنامه خواست خود را حاکی بر فسخ به خوانده دعوا ، برساند . بعد به طرح دعوای حقوقی مبادرت نماید و سپس دادگاه با تفضل به نشانه ها و شواهد صدور حکم حاکی بر تأیید مراتب فسخ قرارداد مبادرت می نماید.

در مواقعی که فسخ کردن فوری می باشد در دعاوی حقوقی کسی که حق فسخ دارد باید به سرعت اظهارنامه به شخص مقابل بفرستد و بی درنگ به طرح دعوا مبادرت ورزد تا فوریت بحث ملاحظه شود و از میان نرود.

دعاوی فسخ قرارداد
دعاوی فسخ قرارداد

دادگاه حقوقی صالح

در دعاوی حقوقی هر وقت خوانده ساکن ایران نباشد اما در ایران جایی برای زندگی موقتا داشته باشد خواهان می تواند که در دادگاه آن مکان اقامه دعوا بنماید و در اگر در ایران جایی برای زندگی موقت نداشت اما مال غیر منقول داشت مانند اینکه خانه و یا زمین داشته باشد دعوا در دادگاه حقوقی برپا می شود که مال غیرمنقول خوانده در حوزه آن دادگاه واقع شده است .

دعاوی حقوقی که در ارتباط با اموال غیر قابل انتقال مطرح می شود مثل دعوای مالکیت، مزاحمت، جلوگیری از حق و تصرف خصمانه در دادگاهی بر پا می‌شود که مال غیر منقول در حیطه آن دادگاه واقع شده است، حتی اگر خوانده در آن حیطه ساکن نباشد این بحث در دعاوی حقوقی فسخ که در ارتباط به اموال غیر منقول است مدنظر قرار داد می شود و در انتها دادگاه صالح برای این دعاوی دادگاه محل مال غیر منقول است.

در باب تاثیر فسخ باید بگوییم که بر آینده اثر دارد و فسخ سبب می گردد که بستن قرار داد از وقت تحریر فسخ متلاشی شود و اثرات آن از بین برود و تاثیری بر گذشته نخواهد داشت پس در دعاوی حقوقی فسخ کردن مواردی که مورد معامله است معمولا تا وقت فسخ، به فردی تعلق دارد که از طریق قرار داد صاحب شده است چون ثمرات وصل به ان از مورد معامله جدا نمی شود و در باب منافع جدای آن تا زمان فسخ ، برای فردی که از راه قرار داد صاحب شده خواهد بود و پس از اینکه بطلان انجام شد مورد معامله و ثمرات آن به فردی تعلق دارد که از طریق فسخ صاحب می شود.

دادگاه صالح تنفیذ فسخ

در دعاوی حقوقی فسخ کردن به شکل منحصر به فرد در خصوص عهدنامه ها مزیت خاصی برای درخواست دهنده بر اساس ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی دارد در این باب شخص قادر است به دادگاهی که عهدنامه در حیطه آن بسته شده است یا عهد باید در آن به اجرا در اید ، رجوع کرده و اقامه دعوا کنند.
نکته بااهمیت این است که در این باب حکم دادگاه جنبه اعلامی می یابد و این دقیقا نقطه مقابل مواقعی است که حکم دادگاه جنبه تاسیسی داشته و دادگاه با داخل شدن به اصل دعوا و مطالعه دلایل اصطلاحا حق را به یکی از دو طرف داده در انتها این مزیت خاص تنها برای این نوع از دعاوی خواهد بود.

دعاوی حقوقی فسخ مالی است یا غیر مالی

با دقت بر اینکه منتسب فسخ از چه سبک حقی است ، می شود مالی و یا غیر مالی بودن را مشخص کرد اما باید مد نظر قرار داد که معیار تمایز دعاوی مالی از غیر مالی این است که هروقت حقی که در خطر ضایع شدن یا حاشا قرار گیرد مالی بوده و حقی که ایجاد می شود و توانایی تغییر به وجه را داشته باشد این حق و دعوا مالی بوده و در انتها دعاوی حقوقی فسخ در رابطه به آن هم مالی است و در جز این موارد غیر مالی بودن حق و دعوای مد نظر است.

استفاده اظهارنامه در دعوای فسخ

فردی که می خواهد قراردادی را فسخ کند الزامی است اول خواست خود مبنی بر فسخ معامله را به طرف عهدنامه اطلاع دهد که اصولا این کار از راه فرستادن اظهارنامه به طرف قرارداد انجام می شود، بعد باید دعوایی تحت عنوان اعلام بطلان قرارداد در دادگاه صالح که قادر است طبق مورد دادگاه ، مکان زندگی خوانده یا دادگاه مکان بودن مال غیر منقول باشد، برپا شود .

این بحث در مواقعی که فوریت در گرفتن حق نیاز است بیشتر استفاده می شود چون که فرستادن اظهارنامه از علت های ملاحظه تشریفاتی در ارتباط به فوریت می باشد و در بعضی مواقع به علت اینکه فسخ کردن به خواست دو طرف مرتبط است و سازش دو طرف بحث را حل و فصل می کند فرستادن اظهارنامه سبب می گردد که دو طرف زمان خود را در دادگاه نگذرانند و به آنچه در نظر داردن در کمترین زمان برسند.

بهتر است در چنین مواردی از وکلای متخصص در زمینه ی عقد قرارداد های مختلف کمک گرفته شود تا قرارداد مربوطه اعتبار کافی داشته باشد و هر یک از طرفین نیز با اطمینان خاطر قرارداد را امضا کنند که کمتر با فسخ قرارداد مواجه شوند.

موسسه حقوقی حامد امیری در اصفهان در زمینه ی عقد قرارداد های مختلف بسیار توانا بوده و با وکلای متخصص در زمینه ی عقد قراردادها همکاری می کند.

اگر می خواهید در زمینه ی عقد قرارداد از اطمینان خاطر کافی برخوردار شوید می توانید برای مشاوره با وکیل قراردادها در اصفهان با شماره های درج شده تماس حاصل کنید. حامد امیری وکیل دادگستری اصفهان ، با پیشیینه ای درخشان در ثبت قراردادها، نوید موفقیت را به موکلین گرامی می دهد.

کاربر گرامی

نویسنده وکیل: حامد امیری یکی از بهترین وکیل در اصفهان، با بیش از یک دهه سابقه درخشان در پرونده‌های متعدد و اخذ آراء موفق آماده ارائه کلیه خدمات حقوقی اعم از مشاوره‌های تخصصی، قبول وکالت، نگارش حقوقی و تنظیم قراردادها در تمامی موارد دعاوی حقوقی، امور کیفری، دعاوی خانواده، امور تعزیرات، اداره کار به هموطنان گرامی میباشد.

2 نظرات

  • عارف
    20 خرداد, 1401 در 7:30 قبل از ظهر

    سلام. عالی بود. بنده هم منزل خود در اصفهان را به فردی نابینا اجاره دادم که قرارداد را با حضور برادرش منعقد کرد و اجاره ماه اول را داد و پول رهن را هم داد ولی به دلیلی منزل را تصرف نکرد و در موعد مقرر هم اجاره را واربز نکرد و بر اساس شرط ضمن عقد که قرارداد را در این مورد، منفسخ می داند، قرارداد منفسخ شد. بنده یک اظهارنامه فرستادم و اطلاع دادم و عنوان کردم که پول رهن را پس از کسر خسارات وارده در بنگاه املاک به او میدهم. او اقدامی نکرده، من الان میتوانم ملک خودم را به فر دیگری اجاره بدهم؟ و بعدا دادخواست تایید انفساخ هم بدهم؟
    یا ابتدا نیاز به رای دادگاه هست تا بتوانم از ملک خودم استفاده کنم؟ اگر نیاز به تایید دادگاه برای استفاده از ملک باشد، ضرر و زیان از زمان فسخ چه میشود؟
    آیا با توجه به توافق میان ما با حضور شهود در بنگاه املاک مبنی بر انفساخ قرارداد با وقوع شرط عدم پرداخت به موقع اجاره، اصولا نیازی به رای دادگاه هست؟ ممنون

پیام بگذارید